تنهابودن و حس تنهاییکردن دو مقوله زیاد متفاوت می باشند
[ad_1]
ما انسانها هیچ زمان به اندازهای که در عصر مدرن رسانههای اجتماعی و ارتباطات سیار با هم در ربط هستیم، به یکدیگر وصل نبودهایم؛ اما بااینوجود تنهایی، احساسی رایج و زیان اور در این عصر بهشمار میرود. اکنون سوال اینجاست که چه وقتی تنهابودن به حس تنهاییکردن تبدیل میبشود؟ بر پایه مطالعهای تازه، تنهایی و حس تنهاییکردن زیاد کمتر از چیزی که فکر میکنید با یکدیگر مرتبط می باشند.
دیوید اسبارا، نویسندهی ارشد مطالعهی تازه از دانشگاه آریزونا میگوید: «ما زیاد تر و زیاد تر درمورد اهمیت ارتباطات اجتماعی برای سلامت انسان میآموزیم و بهنظر میرسد که تنهایی و انزوا مفاهیمی مرتبط اما نزدیک می باشند.»
بهحرف هایی ماتیاس مهل، یکی دیگر از نویسندگان مطالعه، اولین کاری که باید انجام میشد تشکیل معیاری قوی از زمان وقتی می بود که مردم به تنهایی میگذرانند. تیم تحقیقاتی در پژوهش خود از روشی بهنام «ضبطکنندهی فعال الکترونیکی» یا «EAR» که قبلا ابداع شده می بود، منفعت گیری کردند. این روش به پشتیبانی یک برنامهی تلفن هوشمند کار میکند و هر ۱۲ دقیقه یکبار صدایی ۳۰ ثانیهای از شرکتکنندگان ضبط میکند. با اینکار محققان میتوانند دریابند که شخص رانندگی میکند، درحال سخن بگوییدکردن با یک غریبه است یا تلویزیون تماشا میکند.
بیشاز ۴۰۰ شرکتکنندهی ۲۴ تا ۹۰ ساله در تحقیق تازه شرکت کردند و EAR بین دو تا ۶ روز برای هر یک از آنها فعال می بود. دادههای مربوط به EAR از تحقیقات قبل نیز جمعآوری شدند تا به نویسندگان مطالعه در داشتن مثالای بزرگتر پشتیبانی کنند. بعد از تجزیهوتحلیل دادهها، روال راحتی که مرتبط با سن می بود اغاز به ظهور کرد. بهحرف هایی مهل، برای جوانان تنهابودن و تنهایی اتفاقهای کاملا مجزایی محسوب خواهد شد؛ بااینوجود بین افراد مسنتر ربط راحتی بین این دو وجود دارد.
بهحرف هایی اسپارا تحقیقات آنها نشان داد که در بین بزرگسالان ۶۸ ساله و بالاتر از آن، تنهایی و انزوای اجتماعی بهشدت با یکدیگر مرتبط می باشند. در گروه شرکتکنندگان مطالعه، بین تنهابودن و تنهایی درحدود ۲۵ درصد همپوشانی وجود داشت. این یافته با نتیجهی مربوط به کل شرکتکنندگان که نشاندهندهی ۳ درصد همپوشانی بین تنهابودن و تنهایی می بود، کاملا در تضاد است.
یکی از نظریههای نقلشده این است که افراد مسن تمایل به داشتن پیوندهای اجتماعی کمتر و معنادارتری دارند؛ به این علت ازدستدادن این پیوندها تاثییر مهمتری روی سلامتی آنها دارد و به تنهایی منجر میبشود. درمقابل جوانان بهدلایل گوناگون تمایل بیشتری به اجتماعیشدن دارند و لزوما بودن درکنار افراد دیگر را با یک تواناییی اجتماعی عمیقا معنادار برابر نمیدانند.
بر پایه یافتههای محققان درحالیکه افراد بهطور متوسط ۶۶ درصد از زمان خود را بهتنهایی میگذرانند، افرادی که این مقدار را به بالای ۷۵ درصد رساندهاند به گمان بیشتری حس تنهایی میکنند؛ بااینوجود سطوح پایینی از تنهایی در افرادی که زمان کمتری را به تنهایی سپری میکردند نیز وجود داشت. به نظر نویسندگان، با وجود این که نمیتوان با قطعیت از دادهها به نتیجهگیری مشخصی رسید، این اتفاق امکان پذیر بهعلت تمایل افرادی باشد که بهشدت حس تنهایی میکنند و به جستوجو تعامل های اجتماعی زیاد تر برای مبارزه با این حس می باشند.
[ad_2]
منبع