سفر در زمان؛ چطور تحول قبل می‌تواند به پیامدهای جبران‌ناپذیر بینجامد؟

[ad_1]

به‌طور کلی راه حلهای بسیاری برای حل تناقض‌های ناشی از سفر در زمان وجود دارد. برخی جهان‌های موازی و اتفاق‌های کوانتومی شگفت و غریب را نظر خواهند داد و برخی دیگر از مکانیزم‌های تعریف‌نشده برای تشکیل سازگاری منطقی در جهان منفعت گیری می‌کنند. این که کدام راه‌حل صحیح است تا اندازه‌ای به ماهیت زمان و چگونگی کارکرد آن وابسته است: چیزی که فیزیک‌دان‌ها از قطعیت آن فاصله دارند. از سویی، بر پایه فیزیک زمان نمی‌توان موقعیت‌های تناقض‌زا تشکیل کرد.

آشکار‌ترین راه‌حل این است که سفر به زمان قبل ممکن نیست و اگر نتوانیم به قبل سفر کنیم نمی‌توانیم آن را مختل کنیم. هنگامی توانایی‌ی خود از زمان را درنظر می‌گیریم، این قضیه طبیعی به‌نظر می‌آید. زمان تنها در یک جهت حرکت می‌کند. دوشنبه به سه‌شنبه سپس چهارشنبه و در نهایت به کل زندگی‌مان منتهی می‌بشود. ما هیچ زمان از سه‌شنبه به دوشنبه بازنمی‌گردیم.

بااین‌حال، اشکار نیست چرا کارکرد زمان این گونه است، در حالی که فضا این‌طور نیست. ما آزادیم در فضا بالا و پائین، عقب و جلو، چپ و راست برویم. برخی جهت‌های حرکت دشوار می باشند، چون باید بر گرانش زمین تسلط یا در سنگی یکپارچه نفوذ کنیم، اما باز هم غیرممکن نیستند. با این‌حال حرکت ما در زمان همیشه یک‌طرفه بوده است.

دو توصیف ممکن برای جهت زمان وجود دارد. در درجه‌ی اول، یک طرفه بودن زمان یکی از ویژگی‌های بنیادین جهان است که در ذات اشیا وجود دارد. با این حال این مفهوم در مکانیک کوانتوم یا فیزیک اجسام زیاد کوچک به چالش کشیده شده است. در مقیاس‌های کوانتومی، فرآیندها را می‌توان در هر جهتی هدایت کرد. به حرف های‌ی ولاتکو ودرال، فیزیکدان دانشگاه آکسفورد بریتانیا:

از این رو تعداد بسیاری از فیزیک‌دان‌ها روش دومی را برای جهت زمان درنظر می‌گیرند: آن‌ها اعتقاد دارند زمان اتفاق‌ای بنیادی نیست بلکه از اتفاق‌های دیگر سرچشمه می‌گیرد. کتی مک، کیهان‌شناس مؤسسه‌ی فیزیک نظری پریمیتر محاسباتی را برای حل این قضیه نظر می‌دهد. بر پایه این محاسبات نیازی نیست فرضیه‌های فضا یا زمان را درنظر بگیرید و می‌توانید در هر صورت به جواب صحیح برسید. او می‌گوید:

یک توجیه را می‌توان در نظریه‌های لودویگ بولتزمان، فیزیکدان اتریشی جستجو کرد. او به این سوال علاقه داشت: چرا برخی فرآیندها در دنیای اجسام بزرگی که در آن زندگی می‌کنیم، برگشت‌ناپذیر می باشند. برای مثال اگر یک فنجان قهوه را به سختی روی کف زمین بیندازید، می‌شکند اما هیچ زمان نمی‌توان عکس این اتفاق را انتظار داشت. اجسام هنگامی وقتی مرتب خواهد شد که انرژی صرف این کار بشود. بازکردن گره‌ی هدفون انرژی بیشتری می‌طلبد؛ درحالی‌که برای درهم‌پیچاندن آن‌ها راه‌های بی‌نهایتی وجود دارد.

[ad_2]

منبع